معنی فارسی jillaroo
B1زنی که در مزارع استرالیایی مسئول مراقبت از دامها و کارهای کشاورزی است.
A female worker on an Australian ranch, particularly with cattle.
- noun
noun
معنی(noun):
A female jackaroo, a woman who does the job of a jackaroo.
example
معنی(example):
جیلاروی به مدیریت گاوها در مزرعه کمک کرد.
مثال:
The jillaroo helped manage the cattle on the farm.
معنی(example):
او میخواهد بعد از فارغالتحصیلی جیلارو شود.
مثال:
She wants to become a jillaroo after graduating.
معنی فارسی کلمه jillaroo
:
زنی که در مزارع استرالیایی مسئول مراقبت از دامها و کارهای کشاورزی است.