معنی فارسی jilling
B1جیلینگ، به معنای کار کردن یا رسیدگی به گیاهان یا کارهای باغبانی به آرامی.
The act of gently tending to plants or gardening activities, often in a nurturing way.
- VERB
example
معنی(example):
آنها بعد از ظهر را به جیلینگ در باغ گذراندند.
مثال:
They spent the afternoon jilling in the garden.
معنی(example):
جیلینگ شامل کار کردن با گیاهان به آرامی است.
مثال:
Jilling involves working gently with plants.
معنی فارسی کلمه jilling
:
جیلینگ، به معنای کار کردن یا رسیدگی به گیاهان یا کارهای باغبانی به آرامی.