معنی فارسی jimp

B1

جیمپ؛ شیئی تزئینی یا کاردستی که معمولاً ارزش هنری دارد.

An ornamental or craft item that typically has artistic value.

example
معنی(example):

او یک جیمپ در فروشگاه قدیمی پیدا کرد.

مثال:

She found a jimp at the old store.

معنی(example):

او از جیمپ به عنوان یک تکه تزئینی استفاده کرد.

مثال:

He used the jimp as a decorative piece.

معنی فارسی کلمه jimp

: معنی jimp به فارسی

جیمپ؛ شیئی تزئینی یا کاردستی که معمولاً ارزش هنری دارد.