معنی فارسی jingoing

B1

جینگود کردن، نوعی ابراز افراطی از میهن‌پرستی یا ملی‌گرایی در موضوعات مختلف.

The act of expressing excessive nationalism or patriotism.

example
معنی(example):

سخنرانان در این رویداد برای کشورهای خود جینگود می‌کردند.

مثال:

The speakers at the event were all jingoing for their respective countries.

معنی(example):

او در طول مسابقه ورزشی جینگود می‌کرد و به شدت برای تیمش تشویق می‌کرد.

مثال:

He was jingoing during the sports match, cheering loudly for his team.

معنی فارسی کلمه jingoing

: معنی jingoing به فارسی

جینگود کردن، نوعی ابراز افراطی از میهن‌پرستی یا ملی‌گرایی در موضوعات مختلف.