معنی فارسی job hunts
B1به فرایند جستجوی شغل گفته میشود که افراد برای یافتن کار به آن میپردازند.
The act of searching for employment opportunities.
- NOUN
example
معنی(example):
جستجوی شغل میتواند برای بسیاری از فارغالتحصیلان استرسزا باشد.
مثال:
Job hunts can be stressful for many graduates.
معنی(example):
جستجوی مؤثر شغل نیاز به برنامهریزی و صبر دارد.
مثال:
Effective job hunts require planning and patience.
معنی فارسی کلمه job hunts
:
به فرایند جستجوی شغل گفته میشود که افراد برای یافتن کار به آن میپردازند.