معنی فارسی job reservation
B1رزرو یک شغل در یک مکان یا برای یک رویداد خاص.
The act of reserving a position or job.
- OTHER
example
معنی(example):
او برای شغل خود در رستوران رزرو کرده است.
مثال:
She made a job reservation at the restaurant.
معنی(example):
رزرو شغل میتواند جایگاه شما را تضمین کند.
مثال:
Job reservation can help secure your place.
معنی فارسی کلمه job reservation
:
رزرو یک شغل در یک مکان یا برای یک رویداد خاص.