معنی فارسی job shadowing
B2فرآیند مشاهده و یادگیری از فردی که در شغل خاصی فعالیت میکند برای کسب تجربیات عملی.
The practice of following someone at their job to learn more about a specific career.
- NOUN
example
معنی(example):
او بهمنظور یادگیری درباره بازاریابی، در حال سایهزنی شغلی است.
مثال:
She is job shadowing to learn about marketing.
معنی(example):
سایهزنی شغلی راهی عالی برای کسب تجربه در زمینه است.
مثال:
Job shadowing is a great way to gain experience in the field.
معنی فارسی کلمه job shadowing
:
فرآیند مشاهده و یادگیری از فردی که در شغل خاصی فعالیت میکند برای کسب تجربیات عملی.