معنی فارسی jobman
B1به فردی اطلاق میشود که در محیط کار فعال و مسئول است.
A person who works hard and is often responsible for tasks.
- NOUN
example
معنی(example):
مرد کار به خاطر سختکوشیاش ستایش شد.
مثال:
The jobman was praised for his hard work.
معنی(example):
او به عنوان مرد کار عمل کرد و به دیگران در وظایفشان کمک کرد.
مثال:
He acted as a jobman, assisting others with their duties.
معنی فارسی کلمه jobman
:
به فردی اطلاق میشود که در محیط کار فعال و مسئول است.