معنی فارسی jobsworth
B2 /ˈd͡ʒɒbzwɜː(ɹ)θ/کارمند وظیفهشناس، اصطلاحی که برای توصیف کسی که به شدت و با سختگیری به قوانین پایبند است، استفاده میشود.
A person who enforces rules or regulations in an inflexible manner.
- noun
noun
معنی(noun):
A minor worker who refuses to be flexible in the application of rules to help a client or customer.
example
معنی(example):
او خیلی کارمند وظیفهشناس است، همیشه از قوانین پیروی میکند.
مثال:
He's such a jobsworth, always following the rules.
معنی(example):
کارمند وظیفهشناس نباش، گاهی اوقات باید قوانین را نادیده بگیری.
مثال:
Don't be a jobsworth, sometimes you need to bend the rules.
معنی فارسی کلمه jobsworth
:
کارمند وظیفهشناس، اصطلاحی که برای توصیف کسی که به شدت و با سختگیری به قوانین پایبند است، استفاده میشود.