معنی فارسی jog someone's memory

B1

کمک به یادآوری چیزی با استفاده از یک تحریک.

To help someone remember something.

example
معنی(example):

من عکسی به او نشان دادم تا حافظه‌اش را به یاد بیاورد.

مثال:

I showed her a picture to jog her memory.

معنی(example):

این آهنگ قدیمی ممکن است حافظه‌اش را به یاد بیاورد.

مثال:

This old song might jog his memory.

معنی فارسی کلمه jog someone's memory

:

کمک به یادآوری چیزی با استفاده از یک تحریک.