معنی فارسی johnsonianly
B2جانسونیزموار، به شیوهای که با اصول جانسونیزم همراستا باشد و بر ارزشهای اجتماعی و سیاسی تأکید کند.
In a manner characteristic of or relating to the philosophies of Johnsonism.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور جانسونیزم صحبت کرد و بر اهمیت شامل بودن در سخنرانی خود تأکید کرد.
مثال:
He spoke johnsonianly, emphasizing the importance of inclusivity in his address.
معنی(example):
گزارش به طور جانسونیزم ساخته شده بود تا دیدگاههای متنوع را منعکس کند.
مثال:
The report was johnsonianly constructed to reflect diverse viewpoints.
معنی فارسی کلمه johnsonianly
:
جانسونیزموار، به شیوهای که با اصول جانسونیزم همراستا باشد و بر ارزشهای اجتماعی و سیاسی تأکید کند.