معنی فارسی join-in

B1

به گروهی یا فعالیتی ملحق شدن، معمولاً به منظور مشارکت یا همکاری.

To become involved in an activity or event, typically to participate or collaborate.

example
معنی(example):

آیا می‌توانم در بازی با شما بپیوندم؟

مثال:

Can I join in the game with you?

معنی(example):

او تصمیم گرفت در بحث شرکت کند.

مثال:

She decided to join in on the discussion.

معنی فارسی کلمه join-in

: معنی join-in به فارسی

به گروهی یا فعالیتی ملحق شدن، معمولاً به منظور مشارکت یا همکاری.