معنی فارسی jointuring

B1

پیوند زدن، فرآیند اتصال دو یا چند ماده به یکدیگر برای ایجاد یک ساختار پایدار.

The act of joining two or more pieces together, typically in construction or woodworking.

example
معنی(example):

آنها قطعات مختلف چوب را به هم پیوند می‌دهند.

مثال:

They are jointuring different pieces of wood together.

معنی(example):

پیوند زدن در ساخت و ساز برای اطمینان از ثبات بسیار مهم است.

مثال:

Jointuring is crucial in construction to ensure stability.

معنی فارسی کلمه jointuring

: معنی jointuring به فارسی

پیوند زدن، فرآیند اتصال دو یا چند ماده به یکدیگر برای ایجاد یک ساختار پایدار.