معنی فارسی jolloped

B1

عمل ترکیب یا مخلوط کردن به شیوه‌ای شاداب.

To mix or stir in a cheerful manner.

example
معنی(example):

او مواد را تا صاف شدن به هم جلاپ کرد.

مثال:

He jolloped the mixture together until smooth.

معنی(example):

آنها با شادی رنگ را روی بوم جلاپ کردند.

مثال:

They jolloped paint on the canvas joyfully.

معنی فارسی کلمه jolloped

: معنی jolloped به فارسی

عمل ترکیب یا مخلوط کردن به شیوه‌ای شاداب.