معنی فارسی jonah
B1شخصی که به نظر میرسد خوش شانسی را از خود دور میکند.
A person who brings bad luck or misfortune.
- NOUN
example
معنی(example):
او بعد از باخت در بازی احساس کرد که یک یونس است.
مثال:
He felt like a Jonah after losing the game.
معنی(example):
برخی او را به خاطر بدشانسیاش یک یونس میدانند.
مثال:
Some consider him a Jonah for his bad luck.
معنی فارسی کلمه jonah
:
شخصی که به نظر میرسد خوش شانسی را از خود دور میکند.