معنی فارسی jostler
B2تکانکننده فردی است که به طور مکرر در محیطهای شلوغ حرکت میکند و از آنها میگذرد.
A person who frequently navigates through crowded spaces.
- NOUN
example
معنی(example):
تکانکننده به راحتی از میان جمعیت عبور کرد.
مثال:
The jostler moved through the crowd with ease.
معنی(example):
به عنوان یک تکانکننده، او به مناطق شلوغ عادت کرده بود.
مثال:
As a jostler, she was used to navigating busy areas.
معنی فارسی کلمه jostler
:
تکانکننده فردی است که به طور مکرر در محیطهای شلوغ حرکت میکند و از آنها میگذرد.