معنی فارسی joug

B1

جوگ، فعالیتی سنتی که ممکن است شامل ورود به آب سرد باشد.

A traditional activity that may involve immersing oneself in cold water.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت در آب سرد جوگ کند تا خود را تازه کند.

مثال:

He decided to joug in the cold water to refresh himself.

معنی(example):

جوگ یک فعالیت سنتی در برخی از فرهنگ‌ها است.

مثال:

Joug is a traditional activity in some cultures.

معنی فارسی کلمه joug

: معنی joug به فارسی

جوگ، فعالیتی سنتی که ممکن است شامل ورود به آب سرد باشد.