معنی فارسی jounced
B1زمان گذشته فعل نوسان کردن، به معنای اینکه چیزی ناگهان یا به صورت نوسانی حرکت کند.
The past tense of jounce, to bounce or jolt.
- verb
verb
معنی(verb):
To jolt; to shake, especially by rough riding or by driving over obstructions.
example
معنی(example):
او در طول بازی توپ را نوسان کرد.
مثال:
He jounced the ball during the game.
معنی(example):
او هنگام رانندگی بر روی زمین ناهموار، ماشین را نوسان کرد.
مثال:
She jounced the car while driving over the uneven ground.
معنی فارسی کلمه jounced
:
زمان گذشته فعل نوسان کردن، به معنای اینکه چیزی ناگهان یا به صورت نوسانی حرکت کند.