معنی فارسی jowel
B1قسمتی از صورت که در پایین دهان واقع شده است.
The part of the face located below the mouth.
- NOUN
example
معنی(example):
او چانهاش را به عقب فشار داد تا نمای پروفایلش بهبود یابد.
مثال:
She pushed her jowel back to improve her profile.
معنی(example):
چانهی سگ پایینتر از چانهاش آویزان میشود.
مثال:
The dog's jowel hangs down lower than its chin.
معنی فارسی کلمه jowel
:
قسمتی از صورت که در پایین دهان واقع شده است.