معنی فارسی jowly
B1جَوِلد به حالتی از صورت اشاره دارد که در آن، ویژگیهای چهره به سمت پایین افراز شده و اغلب توأم با سن وغنای تجربه است.
Describing a face with sagging cheeks, often associated with age but can imply kindness or warmth.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صورت جَوِلد او به همه لبخند میزد.
مثال:
His jowly face smiled at everyone.
معنی(example):
او عاشق سگی جَوِلد بود که بسیار دوست داشتنی بود.
مثال:
She loved the jowly dog that was so friendly.
معنی فارسی کلمه jowly
:
جَوِلد به حالتی از صورت اشاره دارد که در آن، ویژگیهای چهره به سمت پایین افراز شده و اغلب توأم با سن وغنای تجربه است.