معنی فارسی joyfulness
B2حالت خوشحالی و سرزندگی، احساسی است که به خاطر شادی و لذت عمیق تجربه میشود.
The state of feeling, expressing, or causing great pleasure and happiness.
- NOUN
example
معنی(example):
او وقتی دوستانش را دید حس شادی خالصی کرد.
مثال:
She felt pure joyfulness when she saw her friends.
معنی(example):
شادی بچهها مسری بود.
مثال:
The joyfulness of the children was contagious.
معنی فارسی کلمه joyfulness
:
حالت خوشحالی و سرزندگی، احساسی است که به خاطر شادی و لذت عمیق تجربه میشود.