معنی فارسی jucundity
B2شادکامی، احساس خوشحالی و لذت به ویژه در یک موقعیت یا تجربه خاص.
The state of being pleasant or enjoyable; joyfulness.
- NOUN
example
معنی(example):
شادکامی جشن باعث شد که همه لبخند بزنند.
مثال:
The jucundity of the celebration made everyone smile.
معنی(example):
آنها در حین پیکنیک در پارک شادی اولیه را تجربه کردند.
مثال:
They experienced jucundity during their picnic in the park.
معنی فارسی کلمه jucundity
:شادکامی، احساس خوشحالی و لذت به ویژه در یک موقعیت یا تجربه خاص.