معنی فارسی judaic

C1

وابسته به دین یهود و فرهنگ آن.

Relating to the Jewish religion, culture, or people.

example
معنی(example):

مطالعات یهودی تاریخ یهودیان را بررسی می‌کند.

مثال:

Judaic studies explore Jewish history.

معنی(example):

کار او بر متون یهودی متمرکز است.

مثال:

Her work focuses on Judaic texts.

معنی فارسی کلمه judaic

: معنی judaic به فارسی

وابسته به دین یهود و فرهنگ آن.