معنی فارسی judaized

B1

به کار بردن سنت‌های یهودی یا تبدیل کردن چیزی به شکل یهودی.

Converted or influenced by Jewish customs.

example
معنی(example):

جامعه در طول زمان آداب و رسوم خود را یهودی‌سازی کرد.

مثال:

The community judaized their practices over time.

معنی(example):

او خانه‌اش را یهودی‌سازی کرد تا میراث یهودی‌اش را منعکس کند.

مثال:

He judaized his home to reflect his Jewish heritage.

معنی فارسی کلمه judaized

: معنی judaized به فارسی

به کار بردن سنت‌های یهودی یا تبدیل کردن چیزی به شکل یهودی.