معنی فارسی judder
B1 /ˈdʒʌdɚ/لرزش ناگهانی و غیرعادی که معمولاً به دلیل نقص مکانیکی یا قرار گرفتن بر روی سطح ناصاف است.
To shake or vibrate violently.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A spasmodic shaking.
معنی(noun):
Jerky playback caused by converting between frame rates; telecine judder
verb
معنی(verb):
To spasm or shake violently.
معنی(verb):
To move with a stop-start motion, as if experiencing a strong resistance or when decelerating brusquely.
مثال:
To judder to a halt
example
معنی(example):
ماشین در جاده ناهموار شروع به لرزیدن کرد.
مثال:
The car began to judder on the bumpy road.
معنی(example):
من می‌توانستم احساس کنم که ماشین در حین کار می‌لرزد.
مثال:
I could feel the machine juddering during operation.
معنی فارسی کلمه judder
:
لرزش ناگهانی و غیرعادی که معمولاً به دلیل نقص مکانیکی یا قرار گرفتن بر روی سطح ناصاف است.
