معنی فارسی judgeship
B1مقام قاضی، موقعیتی که شخص به عنوان قاضی در سیستم قضایی در نظر گرفته میشود.
The position or office held by a judge.
- NOUN
example
معنی(example):
قضاوت او توسط بسیاری در جامعه حقوقی شناخته شد.
مثال:
Her judgeship was recognized by many in the legal community.
معنی(example):
او آرزو داشت که قضاوت دادگاه عالی را به دست آورد.
مثال:
He aspired to obtain a judgeship in the high court.
معنی فارسی کلمه judgeship
:
مقام قاضی، موقعیتی که شخص به عنوان قاضی در سیستم قضایی در نظر گرفته میشود.