معنی فارسی jumbles
B1جملات یا کلمات درهم‌ریخته، معمولاً در پازل‌ها و بازی‌های کلامی استفاده می‌شوند که باید به یک شکل معین بازیابی شوند.
A mix or confusion of words or letters, often used in games and puzzles.
- noun
- verb
A mixture of unrelated things.
Items for a rummage sale.
A rummage sale.
A small, thin, sugared cake, usually ring-shaped.
To mix or confuse.
To meet or unite in a confused way.
I tried to study, but in my half-awake state, all of the concepts seemed to jumble together.
او دوست دارد معماهای متنی برای پازل‌ها بسازد.
She loves to create word jumbles for puzzles.
جملات درهم‌ریخته بازی را چالش‌برانگیزتر و سرگرم‌کننده‌تر کرد.
The jumbles made the game more challenging and fun.
معنی فارسی کلمه jumbles
:
جملات یا کلمات درهم‌ریخته، معمولاً در پازل‌ها و بازی‌های کلامی استفاده می‌شوند که باید به یک شکل معین بازیابی شوند.
