معنی فارسی jump-off
B2نقطهای که از آن عمل پرش یا آغاز فعالیتی شروع میشود.
The starting point for a specific activity.
- NOUN
example
معنی(example):
نقطه پرش برای پیادهروی درست جلوتر است.
مثال:
The jump-off point for the hike is just ahead.
معنی(example):
ما قبل از طلوع آفتاب به نقطه پرش رسیدیم.
مثال:
We reached the jump-off before sunrise.
معنی فارسی کلمه jump-off
:
نقطهای که از آن عمل پرش یا آغاز فعالیتی شروع میشود.