معنی فارسی jumpsome

B1

دارای روحیه یا رفتار پرشور و سرزنده.

Having a lively and spirited demeanor.

example
معنی(example):

شیرین‌زبان خیلی جست‌وخیزکن بود و پر از انرژی بود.

مثال:

The puppy was very jumpsome and full of energy.

معنی(example):

روحیه‌ی جست‌وخیزکن او مهمانی را شاداب کرد.

مثال:

Her jumpsome spirit made the party lively.

معنی فارسی کلمه jumpsome

: معنی jumpsome به فارسی

دارای روحیه یا رفتار پرشور و سرزنده.