معنی فارسی junior technician
B1فردی که در مرحله اولیه شغف فنی کار میکند و کمتر از تجربیات بالاتر برخوردار است.
An entry-level technician with limited experience.
- NOUN
example
معنی(example):
فنیکار جوان به تعمیر کامپیوترها کمک کرد.
مثال:
The junior technician helped fix the computers.
معنی(example):
او به عنوان یک فنیکار جوان در آزمایشگاه استخدام شد.
مثال:
She was hired as a junior technician at the lab.
معنی فارسی کلمه junior technician
:
فردی که در مرحله اولیه شغف فنی کار میکند و کمتر از تجربیات بالاتر برخوردار است.