معنی فارسی juniorate
B1جونیوراته به دورهای اشاره دارد که در آن اعضای جوان یک ترتیب مذهبی آموزش میبینند و برای زندگی و کار در جامعه آماده میشوند.
A stage in the training of young members of a religious order.
- NOUN
example
معنی(example):
جونیوراته دورهای از آموزش برای اعضای جوان یک ترتیب مذهبی است.
مثال:
The juniorate is a period of training for young members of a religious order.
معنی(example):
بسیاری از کشیشهای جوان سالهای جونیوراته خود را در مطالعه و خدمات اجتماعی میگذرانند.
مثال:
Many young priests spend their juniorate years in study and community service.
معنی فارسی کلمه juniorate
:
جونیوراته به دورهای اشاره دارد که در آن اعضای جوان یک ترتیب مذهبی آموزش میبینند و برای زندگی و کار در جامعه آماده میشوند.