معنی فارسی junked
B2به معنی دور انداختن یا بی‌استفاده کردن چیزی، به‌ویژه اشیاء که دیگر ارزش استفاده ندارند.
To dispose of something as worthless.
- verb
verb
معنی(verb):
To throw away.
معنی(verb):
To find something for very little money (meaning derived from the term junk shop)
مثال:
(On Facebook, a record collector wrote:) "The newest addition to my Annette Hanshaw collection, I junked this beautiful flawless E-copy within walking distance from my house."
example
معنی(example):
ماشین کهنه پس از تصادف دور انداخته شد.
مثال:
The old car was junked after the accident.
معنی(example):
آنها کامپیوتر قدیمی را دور انداختند تا فضای بیشتری ایجاد کنند.
مثال:
They junked the outdated computer to make space.
معنی فارسی کلمه junked
:
به معنی دور انداختن یا بی‌استفاده کردن چیزی، به‌ویژه اشیاء که دیگر ارزش استفاده ندارند.
