معنی فارسی jurassic
B2دورانی از دورههای زمینشناسی که با دایناسورها شناخته میشود.
Relating to a period in geological time characterized by the dominance of dinosaurs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دورهٔ ژوراسیک به خاطر دایناسورهایش شناخته میشود.
مثال:
The Jurassic period is known for its dinosaurs.
معنی(example):
فسیلهای دورهٔ ژوراسیک میتوانند به ما اطلاعات زیادی در مورد گذشته بدهند.
مثال:
Fossils from the Jurassic era can tell us a lot about the past.
معنی فارسی کلمه jurassic
:
دورانی از دورههای زمینشناسی که با دایناسورها شناخته میشود.