معنی فارسی justifiable

B2

قابل توجیه، به معنای منطقی و صحیح بودن یک عمل یا وضعیت است.

Able to be shown as reasonable or acceptable.

adjective
معنی(adjective):

That can be justified.

example
معنی(example):

عصبانیت او پس از آنچه اتفاق افتاد، قابل توجیه بود.

مثال:

His anger was justifiable after what happened.

معنی(example):

این تصمیم توسط کمیته قابل توجیه قلمداد شد.

مثال:

The decision was deemed justifiable by the committee.

معنی فارسی کلمه justifiable

: معنی justifiable به فارسی

قابل توجیه، به معنای منطقی و صحیح بودن یک عمل یا وضعیت است.