معنی فارسی jutted

B1 /ˈdʒʌtɪd/

فعل گذشته 'jut'، به معنای بیرون زدن یا برآمدن از جایی.

Extended out or protruded.

verb
معنی(verb):

To stick out.

مثال:

the jutting part of a building

معنی(verb):

To butt.

example
معنی(example):

ساختمان به سمت خیابان برآمده بود.

مثال:

The building jutted out into the street.

معنی(example):

صخره به‌طرز تندی بالای آب برآمده بود.

مثال:

The cliff jutted sharply over the water.

معنی فارسی کلمه jutted

: معنی jutted به فارسی

فعل گذشته 'jut'، به معنای بیرون زدن یا برآمدن از جایی.