معنی فارسی juttied
B1به حالتی اطلاق میشود که در آن چیزی به طرف بیرون قرار گرفته باشد.
Having been extended outward, typically referring to a building.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سقف پیشآمده به خانه شخصیت اضافه کرد.
مثال:
The juttied roof added character to the house.
معنی(example):
آنها بخشی پیشآمده برای فضای اضافی ساختند.
مثال:
They built a juttied section for extra space.
معنی فارسی کلمه juttied
:
به حالتی اطلاق میشود که در آن چیزی به طرف بیرون قرار گرفته باشد.