معنی فارسی juvenolatry
B1جوانپرستی، احترام و تحلیلهای افراطی به جوانان و جوانی را وصف میکند.
An excessive or idolizing admiration of youth.
- NOUN
example
معنی(example):
جوانپرستی ستایشی افراطی از جوانی است.
مثال:
Juvenolatry is an excessive admiration for youth.
معنی(example):
فرهنگ جوانپرستی میتواند به انتظارات غیرواقعی از جوانان منجر شود.
مثال:
The culture of juvenolatry can lead to unrealistic expectations of young people.
معنی فارسی کلمه juvenolatry
:
جوانپرستی، احترام و تحلیلهای افراطی به جوانان و جوانی را وصف میکند.