معنی فارسی kaiwi

B2

نوعی موجود دریایی که معمولاً سمج و قوی است.

A type of marine creature that is usually resilient and strong.

example
معنی(example):

کیوی به اندازه کافی قوی بود که کل ساختار را نگه دارد.

مثال:

The kaiwi was strong enough to hold the entire structure.

معنی(example):

او یک کیوی زیبا را در ساحل دید.

مثال:

She saw a beautiful kaiwi on the shore.

معنی فارسی کلمه kaiwi

: معنی kaiwi به فارسی

نوعی موجود دریایی که معمولاً سمج و قوی است.