معنی فارسی kakistocracy
C1 /kækɪsˈtɑkɹəsi/حکومتی که توسط بدترین افراد اداره میشود، و معمولاً به فساد اشاره دارد.
A government by the least qualified or most unfit citizens.
- noun
noun
معنی(noun):
Government under the control of a nation's worst or least-qualified citizens.
example
معنی(example):
کشور در حالت ککیستوکراسی بود.
مثال:
The country was in a state of kakistocracy.
معنی(example):
ککیستوکراسی به مدیریت ضعیف منجر میشود.
مثال:
Kakistocracy leads to poor governance.
معنی فارسی کلمه kakistocracy
:
حکومتی که توسط بدترین افراد اداره میشود، و معمولاً به فساد اشاره دارد.