معنی فارسی kalsomined
B1کلسومینه، فرآیند پوشاندن دیوارها با ترکیبی از آهک و آب برای روشن تر کردن و زیبایی بیشتر.
To apply a mixture of water and lime to walls for decoration or renovation.
- verb
verb
معنی(verb):
To calcimine.
example
معنی(example):
دیوارها کلسومینه شده بودند تا ظاهری تازه به آنها بدهند.
مثال:
The walls were kalsomined to give them a fresh look.
معنی(example):
پس از کلسومینه شدن، اتاق احساس بسیار روشنی داشت.
مثال:
After being kalsomined, the room felt much brighter.
معنی فارسی کلمه kalsomined
:
کلسومینه، فرآیند پوشاندن دیوارها با ترکیبی از آهک و آب برای روشن تر کردن و زیبایی بیشتر.