معنی فارسی kamerad
B2کامراد، به معنی رفیق یا همدم، به ویژه در زمینه نظامی.
Kamerad, meaning comrade or companion, especially in a military context.
- NOUN
example
معنی(example):
او رفیق من از ارتش است.
مثال:
He is my kamerad from the army.
معنی(example):
ما به عنوان رفقا یادگاریهای زیادی داریم.
مثال:
We share many memories as kamerads.
معنی فارسی کلمه kamerad
:
کامراد، به معنی رفیق یا همدم، به ویژه در زمینه نظامی.