معنی فارسی kamptomorph
B1کامپتومورف، نوعی شکل یا فرم در زمینههای زمینشناسی یا زیستشناسی که ویژگیهای خاصی دارد.
A structural form or shape unique to a certain geological or biological context.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند برای شکل منحصر به فردش، کامپتومورف را مطالعه کرد.
مثال:
The scientist studied the kamptomorph for its unique shape.
معنی(example):
یک کامپتومورف میتواند در چندین شکلگیری زمینشناسی پیدا شود.
مثال:
A kamptomorph can be found in several geological formations.
معنی فارسی کلمه kamptomorph
:
کامپتومورف، نوعی شکل یا فرم در زمینههای زمینشناسی یا زیستشناسی که ویژگیهای خاصی دارد.