معنی فارسی kang

B1

نام یک گونه حیوانی که به دلیل توانایی‌هایش شناخته می‌شود.

A name for an animal species known for its abilities.

example
معنی(example):

کانگ از روی نرده پرید.

مثال:

The kang jumped over the fence.

معنی(example):

ما یک کانگ را در باغ وحش دیدیم.

مثال:

We saw a kang at the zoo.

معنی فارسی کلمه kang

: معنی kang به فارسی

نام یک گونه حیوانی که به دلیل توانایی‌هایش شناخته می‌شود.