معنی فارسی kaph
B1کاف، نشانهای یا حرکتی است که در فرهنگهای مختلف معانی خاصی دارد.
A hand gesture or sign used in various cultural practices.
- NOUN
example
معنی(example):
کاف یک حرکت در برخی فرهنگها است.
مثال:
The kaph is a gesture used in some cultures.
معنی(example):
او در سنتی بزرگ شده است که بر کاف تأکید دارد.
مثال:
She was raised in a tradition that emphasizes the kaph.
معنی فارسی کلمه kaph
:
کاف، نشانهای یا حرکتی است که در فرهنگهای مختلف معانی خاصی دارد.