معنی فارسی karmically

B2

کارمیک، به صورت مرتبط به کارما، نشان‌دهنده تأثیرات اعمال بر زندگی آینده افراد.

In a way that relates to karma.

adverb
معنی(adverb):

In a karmic context.

example
معنی(example):

آنها اعتقاد دارند که به‌طور کارمیکی به یکدیگر متصل هستند.

مثال:

They believe they are karmically connected.

معنی(example):

از نظر کارمیک، اعمال آنها به خودشان برمی‌گردد.

مثال:

Karmically, their actions will return to them.

معنی فارسی کلمه karmically

: معنی karmically به فارسی

کارمیک، به صورت مرتبط به کارما، نشان‌دهنده تأثیرات اعمال بر زندگی آینده افراد.