معنی فارسی karmouth
A2کارموث، نام روستایی کوچک و زیبا که طبیعت و چشماندازهای آن جذاب است.
A small village known for its natural beauty and serene environment.
- NOUN
example
معنی(example):
کارموث یک روستای کوچک واقع در نزدیکی رودخانه است.
مثال:
Karmouth is a small village located near the river.
معنی(example):
بسیاری از گردشگران برای مناظر زیبا به کارموث مراجعه میکنند.
مثال:
Many tourists visit Karmouth for its beautiful scenery.
معنی فارسی کلمه karmouth
:
کارموث، نام روستایی کوچک و زیبا که طبیعت و چشماندازهای آن جذاب است.