معنی فارسی karstic
B2کارستیک به نوعی از زمینشناسی اطلاق میشود که ناشی از حل شدن سنگهای محلول است.
Karstic refers to landscapes formed from the dissolution of soluble rocks, often characterized by sinkholes and caves.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مناظر کارستیک شامل تشکیلهای سنگی منحصر به فرد است.
مثال:
The karstic landscape features unique rock formations.
معنی(example):
مناطق کارستیک توسط حل شدن سنگهای محلول شکل میگیرند.
مثال:
Karstic regions are formed by the dissolution of soluble rocks.
معنی فارسی کلمه karstic
:
کارستیک به نوعی از زمینشناسی اطلاق میشود که ناشی از حل شدن سنگهای محلول است.