معنی فارسی karyolytic
B1اختصاصی به تجزیه و تخریب هسته سلولها.
Pertaining to the process of breaking down or destroying cell nuclei.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عوامل کَریولیتیک میتوانند هستههای سلولی را تجزیه کنند.
مثال:
Karyolytic agents can break down cell nuclei.
معنی(example):
در زیستشناسی، فعالیت کَریولیتیک برای مرگ سلولی ضروری است.
مثال:
In biology, karyolytic activity is essential for cell death.
معنی فارسی کلمه karyolytic
:
اختصاصی به تجزیه و تخریب هسته سلولها.