معنی فارسی karyomitotic

B2

کاریومیتوتیک، مرتبط با مرحله تقسیم هسته در سلول.

Pertaining to the stage of nuclear division in a cell.

example
معنی(example):

فازهای کاریومیتوتیک در طول چرخه سلولی مشاهده می‌شوند.

مثال:

Karyomitotic phases are observed during cell cycle.

معنی(example):

درک فرآیندهای کاریومیتوتیک برای زیست‌شناسی ضروری است.

مثال:

Understanding karyomitotic processes is essential for biology.

معنی فارسی کلمه karyomitotic

: معنی karyomitotic به فارسی

کاریومیتوتیک، مرتبط با مرحله تقسیم هسته در سلول.