معنی فارسی karyotypic
C2کاریوتیپی، مرتبط با مطالعه ساختار و تعداد کروموزومها در یک سلول.
Relating to the karyotype or the number and appearance of chromosomes in the nucleus of a cell.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحلیل کاریوتیپی نشان داد که تعداد کروموزومها چقدر است.
مثال:
The karyotypic analysis showed the number of chromosomes.
معنی(example):
دانشمندان از دادههای کاریوتیپی برای درک ناهنجاریهای ژنتیکی استفاده کردند.
مثال:
Scientists used karyotypic data to understand genetic abnormalities.
معنی فارسی کلمه karyotypic
:
کاریوتیپی، مرتبط با مطالعه ساختار و تعداد کروموزومها در یک سلول.